هوا آلوده و گل احساس سرما کرده سراسر کوه ها رود ها کوهسار ها عطر گلها گم و مردم گواه وآگاه.
در هوا ی سرد دی ماه در کوهی گرگ کوه اسم همه ی گرگ ها گرگی را محاصره واحساس رحم در همه مرده.
حکم مرگ را طوطی همراه آهو،سوسماروسگ سروده و اصطلاحا عمر او سرآمده،اسکی سواری احساس رحم کرد و گرگ را کمک کرد سگ سوی مرد حمله کرد اسکی سوار او را دور کرد وراه را ادامه داد رود ها و کوه هارا رد کردامّا راه را گم کرد در راه مرد صالح وعالمی اورا کمک کرده و اسکی سوار را همراهی کرد،گرگ صدا سر داد در راه اسکی سوار گرگ را در گلدرّه ای رها کرد و گرگ در دل احساس گرمی کرد.
طی سال ها گرگ آسوده عمر کردولی در مهر ماه گرگ اسکی سوار راه گم کرده را کمک کرد. (بتاج)